[می نشیند و کلاه خود و سپر را بر زمین می گذارد. سرش را به دیوار تکیه می دهد. جریان عرق آمیخته با خون را از روی صورتش پاک می کند ]
خب من از انتخاب واحدی که قریب به 70 درصد بچه ها با مشکلات عجیب مواجه شدن، با سربلندی و موفقیت خارج شدم ! یک چیزی شبیه به معجزه ! 

+

انتخاب واحد دیروز بود که به خاطر مشکل سامانه موکول شد به امروز .وقتی مضطربم، اشتهام صفر میشه و اگر خوراکی بخورم ، گلاب به روی همگی ، برمی گردونم ! دیروز نه نهار خوردم نه شام . از استرس داشتم ضعف می کردم .  برای فراموش کردنش صبح با ک. رفتم بیرون . عصر هم با دوستام رفتیم تئاتر ببینیم. شب که برگشتم جنازه بودم و روی تخت بیهوش شدم ! خودمو میدیدم که با بچه ها توی یه ساختمون نیمه خرابه کلاس داریم . من ساعت مچی و گوشی ندارم و نمی تونم تشخیص بدم ساعت چنده . یهو همه ی دوستام بدو بدو از کلاس و ساختمون می رن بیرون. همگی میرن داخل جایی که پر از کامپیوتره . از این کامپیوتر قدیمی ها ! یه جایی شبیه کافی نت ! همه با عجله در تقلان تا زمان نامعلومی که منسوب به ساعت 9 ه پشت سیستم باشن و انتخاب واحد کنن ! من گیج و سردرگم دنبالشون می رم . به عنوان اخرین نفر از متصدی کافی نت می پرسم پشت کدوم سیستم می تونم بشینم . مردک ابله، هول و دستپاچه، نمی تونه تشخیص بده بین اون سیستمای لعنتی ، کدوما خراب نیستن و بین سیستم های درست، کدوم یکی خالیه ! من دوستامو میدیدم که انتخاب واحد کردن و کارشون تموم شده و دارن می رن . وقتی میرم سمت یکی از کامپیوترهای روشن که قبلا دوستم پشتش بوده ، میبینم که همه ی درس ها صفر شدن و من هیچ کاری نمی تونم بکنم ! از آشفتگی بیدار شدم و ساعت 5 بود . خدارو شکر که خواب بود . خدارو شکر که ساعت 5 بود ! 
این حجم از استرس غیرطبیعی به نظر میاد . شایدم واقعا غیر طبیعی باشه . اما این سمت ماجرا آموزش دانشکده ی ماست که در کشور یکی از ضعیف ترین هاست . درس ها رو در چند گروه ارائه می ده . اما طوری که وقتی یک درس رو برداشتی، برای باقی درس ها مجبوری از الگوریتم مشخصی پیروی کنی . یعنی برنامه ریزی به قدری ضعیفه که با انتخاب یک درس، حق انتخاب باقی درس ها ازت گرفته می شه . تحت شرایطی که بین گروه ها هم اختلاف فاحشی هست . هم در زمان برگزاری هم در استادای مربوطه ! اگر گروه خوب رو برنداری ، تو می مونی و بدترین زمان کلاس و استادایی که چه بسا اصلا اعتقاد به برگزاری کلاس ندارن . حالا اون گروه خوب و ایده ال ظرفیتش چقدره ؟ 70-80 نفر . ما چند نفریم ؟ 200 نفر ! می فهمید چه رقابت تنگاتنگی هست برای برداشتن گروهی که معقولانه تره ؟ بماند که چقدر کاستی داریم برای خود پروسه ی انتخاب واحد ! هم کلاسی های طفلکم امروز خیلی اذیت شدن ! یکی شون از کل 20 واحد تونسته 8 واحد برداره ! یکی 18 واحد یکی 10 واحد ! بچه های پردیسمون رو که بردن وسط صحرای کربلا . دانشجوی پردیس به طور طبیعی تا وقتی شهریه رو واریز نکنه اجازه ی انتخاب واحد نداره . این چیزی ه که عمده ی دانشگاه ها اعمال می کنن . دوستای پردیس من تا دیروز به هر دری میزدن برای پرداخت شهریه ، هیچ کس ازشون شهریه ای نمی گرفته ! امور مالی که اصلا در جریان نبوده ! اموزشم که نظر خاصی  نداشته . امروز یهو وسط انتخاب واحد ، پیغام شما با محدودیت مواجهید براشون اومده و تا کل شهریه رو واریز نمی کردن نمی تونستن درس بردارن . دوست مون که تهرانیه بنا به هر دلیلی اون لحظه نتونسته همه ی شهریه رو واریز کنه ، اون مونده و 8 واحد از 20 ترم دو ! حماسه آفرینی اموزش به همین جا ختم نمیشه ، ظرفیت کل درسای سه واحدی مون ، از تعداد کل بچه ها کمتر بوده امروز :| از دیروز و انتخاب واحد ترم بالایی ها چیزی نگم بهتره ، وگرنه باید یه طومار تایپ کنم .
این که دانشجوی پزشکی ای که واحدهای درسی ش براساس چارت کاملا مشخص هستن، چرا باید این همه درگیر باشه و استرس تحمل کنه، واقعا سئواله برام ! بزرگوارانی که مدعی داشتن تخصص توی این زمینه هستن چطور نمی تونن یه برنامه ی درست و حسابی بریزن ؟ اونوقت چطور روشون می شه به عنوان مدرس درس اداب تشریف میارن و از دستاورد های اموزش دانشکده خطابه ردیف می کنن ؟ 
وای خدایا ! من زنده بمونم تا اخر این 6 سال !



مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

یا رب نظر تو برنگردد ربات رایگان مدیریت گروه samsung galexy s8 کــــتــــابـــــدار تعمیرات دوربین آخرین اخبار دنیای موبایل و تبلت آوا صنعت خندوانه رایانه سیستم