گردن‌درد عجیبی دارم. اوج درد جایی روی عضله‌ی تراپزیوسه. چندشب قبل، بعد از ازمایشگاه خونه نیومدم. با الف. و ف. شماره‌ی دو از دانشکده رفتیم پی خرید هدیه‌ی تولد برای مریم. بعد هم با یک ساعت تاخیر به ف. شماره‌ی یک رسیدم و با هم ۱/۳ مراکز خرید شهر رو برای پیدا کردن لباس مجلسی گشتیم، لباس برای تولد مریم! دوساعت وقت داشتم برای گشتن فروشگاه‌ها و مزون‌ها. یکی یکی چراغ‌ها رو خاموش می‌کردن و کرکره رو می‌کشیدند پایین. من هم با پای پیاده و کوله‌ی سنگین با تمام سرعت قدم برمی‌داشتم و از بین عابران سبقت می‌گرفتم در حالی که دست ف. رو محکم چسبیده بودم و دنبال خودم می‌کشیدمش. در همون حین‌و بین درد شدیدی رو روی شونه‌ام حس کردم. سه هفته‌ای بود که گردنم درد می‌کرد و درد اهسته می‌ریخت روی شونه‌ام. اما اون شب خیلی شدید شده بود. بند کوله برام قابل تحمل نبود. همونجا بود که بذر فکر کوله‌ت مشکل داره در ذهنم کاشته شد! یادمه می‌گفتن برای دانشگاه کوله‌ی بزرگ نخر. من هم برای ترم یک با یه کوله‌ی سنتی خوشگل جمع و جور راهی دانشگاه شدم! با یک دفتر و یک خودکار! اهسته اهسته دیدم اینطور نمی‌شه روزگار گذروند! بعد از یک ماه کوله‌ی گلیمی نیمه بزرگم رو برداشتم. هم خوشگل بود هم جادار! اما ماه بعد عوضش کردم! بندهای باریکی داشت و فشار می‌اورد روی شونه‌ام. وزن خودش زیاد بود و با خودکاری که حالا جاشو به جامدادی سال کنکورم داده بود و دفترها و جزوه‌ها، می‌شد چیزی شبیه یک قطعه بتن! روزهای اخر ترم یک از دیجی کالا یک کوله نایک خریدم. اون موقع دوستش داشتم. چون مشکی بود و رنگ صورتی رو روی بدنه‌ی کیف ظریفانه به کار رفته بود. سبک بود و برای دانشگاه رفتن مناسب. همین کوله‌ی اخیرم رو می‌گم. حالا احساس می‌کنم خوب نیست. چون به اندازه‌ی کافی جیب نداره و مجبورم روپوش فرمالینی و اغشته به خون رت رو همانجایی بذارم که هندزفری و ظرف آجیلم رو می‌گذارم! تازه کنار این‌ها، جفا در حق عضله‌ی تراپزیوسم رو هم اضافه کنید! بندها ضخامت کافی ندارند و کیف ایست مناسب نداره. توی کلاس در بغلم یا روی زمین شبیه کیسه‌ی زباله پخش می‌شه! همه‌ی این‌ها بود و امروز عصر در دیجی‌کالا چشمم افتاد به یک کوله‌ی مشکی دیگه! با بندهای پهن و وزن مناسب و بدنه‌ی ضدآب و جیب‌های کافی. کلی در یوتیوب راجع به این کوله فیلم دیدم و تصمیم گرفتم سفارشش بدم!  حالا بی‌صبرانه منتظر پنج‌شنبه‌ام تا ببینم کوله‌ی جدید چطوره! با همچین خرید بد موقعی باید از خرید‌های عید بزنم و صرفه‌جویی پیشه کنم. به همین خاطر دوست دارم با مشت بکوبم وسط صورت اون فردی که هی می‌گفت دانشگاه می‌رید یه خودکار و کاغذ بسه و باعث شد با خرید کوله‌ی کوچولوی ترم یک، پولام رو بریزم توی سطل اشغال! از همون روز اول عین بچه‌ی ادم، یک کوله‌ی مناسب جادار بخرید و خودتون رو راحت کنید از شر درد گردن و وسایل بهم ریخته‌ی توی کیف. کوله‌تون در حد کوله‌ی کوه‌نوردی نباشه و از سمت دیگه شبیه کوله‌های رنگی پنگی دبستانی‌ها هم! سراغ این کوله‌های نه‌ی فانتزی که این روزها روی دوش ۸۰ درصد دختر‌ها دیده می‌شه هم نرید! 

از طرف کسی که هیچ‌جوره کیف نه بردن برای دانشگاه را نمی‌فهمد و کلی با خودش کلنجار رفت تا بی‌خیال خرید کوله‌ی چرخدار شد، همانی که دوست دارد وسایل لازم همیشه همراهش باشند و ۲/۳ روزهایش در خارج خانه شب می‌شوند. نقطه.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Lisa بلاگ و روزمره ها Iranjobfair ارز دیجیتال گلبرگ یاس چاپ کاویان نوشت افزار نفیس معمار Laptop Mag Ronny